به گزارش مشرق، اعتماد مینویسد: طلسم صندلی تریبون طبقه هشتم ساختمان کوثر نهاد ریاست جمهوری بالاخره شکسته و علی ربیعی سخنگوی دولت دوازدهم شد.
ربیعی پیش از این و بعد از پایان کارش در وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی به پاستور رفته بود و به نوعی نقش دستیار ارتباطات اجتماعی حسن روحانی را ایفا میکرد و با واعظی همکاری نزدیکی داشت تا اینکه در نهایت از میان گزینههای متعدد درنظر گرفته شده قرار است از هفته کاری جدید بخت خود را در سخنگویی بیازماید، چرا که در وزارت کار شانس چندان با او یار نبود. ربیعی سال ۹۲ بهعنوان وزیر کار به مجلس معرفی شد.
او که در طول دولت یازدهم و دوازدهم دو بار برای رای اعتماد و دو بار هم برای استیضاح به مجلس رفت؛ بار آخر نتوانست نمایندگان را برای ادامه حضور قانع کند و مرداد سال گذشته با استیضاح نمایندگان برکنار شد.
اینکه چرا حسن روحانی به این نتیجه رسیده که ربیعی با وجود اینکه از سمت وزارت برکنار شده برای پذیرش مسئولیت «ارتباطات اجتماعی و سخنگویی» گزینه مناسبی است، احتمالاً به بخشی از سابقه حضور او در دولت اصلاحات باز میگردد. ربیعی فاصله سالهای ۷۶ تا ۸۴ معاون اجتماعی رئیس دولت اصلاحات بوده از همینرو دست کم در زمینه ارتباطات اجتماعی که به نوعی ساماندهی کانالهای ارتباطی روحانی یا به عبارتی دولت با اقشار مختلف، مفید و مؤثر باشد.
اما فارغ از این پارامترهای مثبت حضور ربیعی در سمت سخنگویی را نمیتوان بدون نقد دانست. موضوع «جوانگرایی» در انتخاب سمتهایی این چنینی از اهمیت ویژهای برخوردار است. موضوعی که در انتخاب سخنگوی قوه قضاییه هم درنظر گرفته شد و تا اینجا بهنظر میرسد ارتباطات خبرنگاران این حوزه با سخنگو روند بهتری نسبت به سالهای پیش داشته است. بههر روی به نظر میرسد که شاید در این سمت بیش از تجربه شیوههای ارتباطاتگیریهای نوین همراه با خلاقیت بتواند کارساز باشد. علاوه بر نادیده گرفتن «جوانگرایی» معضل همیشگی انتخابهای رئیس جمهوری در این انتصاب نیز به چشم میخورد؛ «انتخاب از میان دایره بسته اطرافیان» گویا روحانی تمایل ندارد که فرد یا افراد جدیدی را به مجموعه دولت اضافه کند از همینرو این چرخش سیاستمداران تنها در میان خود دولتیها اتفاق میافتد کما اینکه نوبخت نیز همزمان ریاست سازمان برنامه و بودجه و سخنگویی را برعهده داشت و حالا ربیعی بعد از وزارتخانه یکراست به پاستور رفت و نقش مشاور یا دستیار گرفت.
«برادر عباد» نام آشنایی برای توصیف ربیعی است که به گفته خودش «ناراحت نمیشود وقتی دوستانش با این اسم از او یاد میکنند، چرا که سالهای سال با همین اسم در وزارت اطلاعات و شورای عالی امنیت ملی فعالیت کرده است.» بنابراین بهنظر نمیرسد که سابقه امنیتی او را با وجود اینکه سالهاست از حضور در سمتهای امنیتی فاصله گرفته و به حوزه اجرا آمده، بتوان به راحتی نادیده گرفت.
به واسطه همین سوابق امنیتی ربیعی این سوال به وجود میآید که آیا او در این فرآیند ارتباطی قرار است نگاه امنیتی خود را حفظ کند؟ نکته قابل تأمل دیگر در انتخاب ربیعی حضور کمرنگ او در فضای مجازی است. ربیعی گرچه بعد از ترک وزارت ارتباط بهتری با رسانهها برقرار کرد، اما همچنان حضور کمرنگی در فضای مجازی چون توییتر دارد.